دوری کردن. اجتناب کردن. حذر نمودن. تحرز. احتراز کردن. توقی. اتقاء. اشاحه:
دلاورچو پرهیز جوید ز جفت
بماند به آسانی اندر نهفت.
فردوسی
دوری کردن. اجتناب کردن. حذر نمودن. تحرز. احتراز کردن. توقی. اتقاء. اشاحه:
دلاورچو پرهیز جوید ز جفت
بماند به آسانی اندر نهفت.
فردوسی